Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-08@21:35:56 GMT

نمی‌توانیم تبدیل به اداره ممیزی شویم

تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۱۶۳۳۱

نمی‌توانیم تبدیل به اداره ممیزی شویم

به گزارش وب سایت درباره دیجی کالا، پشت تمام کتاب‌هایی که در دیجی‌کالا به فروش می‌رسند یک «کتاب‌فروش» ایستاده است و بررسی‌ها نشان می‌دهد سازوکار حاکم بر بازار فروش کتاب و صنعت نشر نیاز به اصلاح دارد. دیجی‌کالا به عنوان آخرین حلقه از این زنجیره و به صورت کلی فروشندگان، پلتفرم‌ها ... به عنوان آخرین حلقه از این زنجیره نمی‌توانند پاسخگوی همه چالش‌ها باشند بلکه تنها می‌توانند در فضای تعاملی دغدغه فعالان این حوزه را بشنوند و در مسیری قانونی به راهکاری برسند که همه حال همه ذی‌نفعان به واسطه به کار گرفتن آن بهتر باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فروشندگان کتاب دیجی‌کالا کتاب‌فروش و ناشرند

فعالان صنعت نشر بر این باورند که بزرگ‌ترین چالش در فروش کتاب در اینترنت، مواجهه با دوستان «کتاب‌ساز» است! در واقع ماجرا ازین قرار است که بعضی از دوستان کتاب‌های پرفروش ناشرانِ دیگر را پیدا می‌کنند، سپس این کتاب‌ها را با اندکی تغییر دوباره و البته با سر و شکلی متفاوت منتشر می‌کنند. در حالت دیگر این کتاب‌ها را به یک مترجم دیگر می‌سپارند تا آن‌ها را دوباره ترجمه کنند. برخی معتقدند که باید در قوانین تجدید نظر شود. عده دیگری هم معتقدند دیجی‌کالا و سایر فروشندگان کتاب در فضای مجازی هم باید در این ماجرا مسئولیت بپذیرند و رسالت فرهنگی و اجتماعی را بر عهده بگیرند و اگر می‌بینند که تعدادی از این دوستان «ناشرنما» و کسانی دارند به شکلی «فرهنگی بودن» و «کتابی بودن» خودشان را یدک می‌کشند جلوی آنها را بگیرند.

سجاد رسولی مدیر فرهنگ و هنر دیجی‌کالا دراین باره توضیح می‌دهد: فروشندگان کتاب در دیجی‌کالا مطلقا غیر از کتاب‌فروش و یا ناشر نیستند. بر خلاف سایر گروه‌های کالایی. یعنی همه اهالی همین صنف هستند. اگر تخلفی صورت می‌گیرد به نظرم صنف باید ورود کند.

رسولی ادامه می‌دهد: اگر می‌خواهیم معضلی به نام کتاب‌سازی از بین برود تنها راهش حمله به حلقه آخر این جریان نیست. مگر نمی‌گویید گل‌درشت‌ها شناخته شده هستند؟ اسامی این‌ها را منتشر کنید. من از خود اتحادیه و از خود اهالی نشر دعوت هم می‎کنم که به ما کمک کنند که بتوانیم یک چارچوب برای این موضوع طراحی کنیم.

موسوی هم بر این باور است که آیین‌نامه‌های داخلی دیجی‌کالا باید در چهارچوب قوانین کشور باشد. این پلتفرم نمی‌تواند آیین‌نامه داخلی داشته باشد که یکی از قوانین عمومی کشور را نقض کند.

قانونی برای جلوگیری از زیرفروشی نداریم

فروشگاه دیجی‌کالا بیش از 6 سال است که تبدیل به مارکت پلیس شده که باید در چارجوب‌های قانونی خاص خودش به فروش کالاها بپردازد. امیرحسن موسوی مدیر ارتباطات دیجی‌کالا در این باره می‌گوید: «فروشگاه اینترنتی»، یک واژه کلی است که مدل‌های مختلفی دارد. الان مدلی که در دنیا وجود دارد و در کشور ما هم دیجی‌کالا بر اساس همان مدل است و طبعا اختراع ما هم نیست و بزرگ‌ترین فروشگاه‌های اینترنتی دنیا هم بر اساس همین مدل کار می‌کنند، مدل «مارکت‌پلیس» یا «بازارگاه» است. اما مارکت‌پلیس یا بازارگاه چیست؟ یک بستر تکنولوژی است که در یک سمت تولید کننده، فروشنده، بازرگان، هنرمند، صنعتگر و ... کسی که یک کالا را تولید می‌کند یا وارد می‌کند قرار دارد. آن‌ها محصولات خودشان را با قیمتی که خودشان تعیین می‌کنند می‌فروشند. تخفیف گذاشتن یا نگذاشتن هم با خود فروشنده است. در سمت دیگر میلیون‌ها کاربر (دیجی‌کالا امروز 40 میلیون کاربر دارد) هستند که به این فروشنده‌ها دسترسی دارند. این تولید کننده‌ها و فروشنده‌ها روی کیفیت و قیمت با هم رقابت می‌کنند و این بستر موجب می‌شود که بهترین کالا با بهترین قیمت به دست مصرف کننده برسد.

امروز یکی از مسائلی که نگرانی فعالان صنعت نشر را برانگیخته «زیرفروشی» است که انتظار دارند پلتفرم‌های فروش آنلاین کالای اصلی یا کالای فیک یا کتاب‌سازی را تشخیص دهند و جلوی فروش آن را بگیرند.

موسوی در پاسخ به نگرانی‌های فعالان صنعت نشر توضیح می‌دهد: قیمت‌گذاری توسط فروشنده‌ها انجام می‌شود. مسئولیت پلتفرم بر اساس قانون چیست؟ قانون به پلتفرم می‌گوید که شما نمی‌توانید کالایی را بیشتر از قیمت مصرف کننده‌اش عرضه کنید. اما ما در کشور هیچ قانونی نداریم که شما باید جلوی «زیرفروشی» را بگیرید.

متولی امر کتاب، وزارت ارشاد است نه دیجی‌کالا به عنوان آخرین حلقه فروش

مساله اصلی کتاب، مجوز است. سجاد رسولی مدیر گروه فرهنگ و هنر دیجی‌کالا هم در این باره می‌گوید: متولی امر کتاب در ایران چه نهادی است؟ وزارت فرهنگ و ارشاد. اتحادیه هم به عنوان یک حوزه مردمی به این موضوع کمک می‌کند. فرض کنید که دیجی‌کالا همین امروز بخش کتابش را تعطیل کند. آیا مشکل کتاب‌سازی در ایران حل می‌شود؟ آیا دیجی‌کالا به عنوان آخرین حلقه از این زنجیره و به صورت کلی فروشندگان، پلتفرم‌ها ... به عنوان آخرین حلقه از این زنجیره، متولی این نابسامانی است؟ بنده شنیده‌ام و امیدوار هستم که اشتباه باشد. شنیده‌ام که به این کتاب‌سازها کاغذ دولتی می‌دهند!

او تاکید می‌کند: به لحاظ اخلاقی و عرفی من هم ممکن است که با جناب بیگلری، شما و بقیه دوستان موافق این موضوع باشم. ولی ما به عنوان یک پلتفرم موظف هستیم که خدماتی مبتنی بر قانون و استاندارد را به همه مردم ارائه بدهیم.

رسولی ادامه می‌دهد: همه دوستان امروز توقع دارند که دیجی‌کالا بشود یک ارشاد و ممیزی شماره دو! خیلی عجیب است! اصلا منبعی که می‌خواهد اعلام کند و سره را از ناسره تشخیص بدهد کیست؟ ما باید اجتهاد کنیم؟ آیا جامعه نشر می‌پذیرد که ما با تخصص خودمان در این مسائل اعمال نظر کنیم؟ کتاب 1984 معروف‌ترین ناشرش نشر نیلوفر است. آیا دیجی‌کالا می‌تواند بگوید چون نیلوفر ناشر قدیمی و اول این کتاب بوده است پس من به دیگر ناشران اجازه نشر و فروش این کتاب را نمی‌دهم؟

موسوی هم بر این باور است که دیجی‌کالا نمی‎تواند تبدیل به یک اداره ممیزی شماره 2 شود: «ما نمی‌توانیم بنشینیم و تشخیص دهیم کدام باکیفیت است و کدام کتاب بی‌کیفیت و به بی‌کیفیت‌ها اجازه فروش ندهیم. آیا من بر اساس تشخیص خودم می‌توانم جلوی فروش محصولی را بگیرم ؟»

کتاب آفست در دیجی‌کالا فروخته نمی‌شود

برچسب کالای غیر اصل نمی‌تواند روی کتاب‌ها زده شود. موسوی در این باره توضیح می‌دهد: «کتاب‌سازی» با ماجرای «غیر اصل» تفاوت دارد. «غیر اصل» یعنی این که یک تولید کننده کفش، مشابه کفش یک برند معروف خارجی را تولید می‌کند و اسم همان برند را روی محصول خودش می‌گذارد و به جای محصول اصلی عرضه می‌کند. دیجی‌کالا جلوی این اتفاق را می‌گیرد. بعضی موارد هم هست که مشابه برند خارجی را تولید می‌کنند اما آن را به قیمت یک‌دهم کالای خارجی و با نام شبه آن برند عرضه می‌کنند. برخی از کاربران هم خواستار این محصولات هستند. در این موارد دیجی‌کالا اجازه فروش می‌دهد اما به این شرط که بالای عکس محصول عنوان «غیر اصل» قید شود. این با کتاب‌سازی فرق دارد. این دوستان کتاب‌ساز مجوز نشر دارند. جنس غیر اصل در کتاب می‌شود کتاب «افست» که در دیجی‌کالا به فروش نمی‌رود. حتی به عنوان غیر اصل هم اجازه فروش ندارد.

کمتر از 09. درصد کتاب‌های موجود حاشیه‌سازند

یکی دیگر از انتقادهایی که به بخش کتاب دیجی‌کالا وارد می‌شود حضور ناشران متنوع برای یک کتاب در این پلتفرم است. فعالان صنعت نشر بر این باورند که از هر کتاب صرفا یک یا نهایتا دو نسخه قابل اعتماد وجود دارد. رسولی در این باره توضیح می‌دهد: ما در دیجی‌کالا بیش از 100 هزار عنوان کتاب داریم. می‌گویند چرا در کتاب‌فروشی من این کتاب‌ها راه ندارند. به خاطر این که کتابفروشی‌ها محدودیت دارید. بسیاری از ناشرین هستند که یک کتاب بسیار معروف مثلا «ایران بین دو انقلاب» ... دو تا نشر مطرح در ایران این کتاب را چاپ کرده‌اند. هر دو هم جزو ناشرین برگزیده هستند. شما به عنوان یک کتاب‌فروش می‌توانید یکی از این دو را برای فروش در کتاب‌فروشی خودتان انتخاب کنید، یا هر دو را بیاورید یا اصلا نیاورید! شما این موضوع را شخصی می‌بینید ولی ما بررسی حقوقی می‌کنیم.

کد خبر 1660609

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: فعالان صنعت نشر دیجی کالا دیجی کالا توضیح می دهد کتاب فروش کتاب سازی غیر اصل بر اساس کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۱۶۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم

به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل عشق به معلم در کلاس حاضر می‌شوند و حتی یک ضرب‌المثل قدیمی در این راستا می‌گوید که «درس معلم گر بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد، طفل گریز پای را». این ضرب‌المثل نشان می‌دهد که مهم‌ترین ابزار یک معلم می‌تواند محبت باشد.

به بهانه روز معلم با یکی از معلمان مریم بیات از شهرستان ملایر در یک مدرسه دورافتاده مصاحبه و گفت‌وگویی داشتیم.

مشروح گفت‌وگوی تفصیلی خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا به شرح زیر است؛

آنا: شرح حال خودتان را به مناسب هفته مقام معلم بفرمایید و اینکه چه شد که به شغل معلمی علاقه‌مند شدید؟

بیات: از دانشگاه که فارغ‌التحصیل شدم مشوش بودم و هرجایی و لابلای سطر‌های هرکتابی دنبال خودم می‌گشتم، حتی محیط غنی و آدم‌های جورواجور دانشگاه نتوانستند کمکم کنند بفهمم جای درست کجاست.

چند شغل مختلف را امتحان کردم؛ من جمله فروش بسته‌های آموزشی و حتی نسخه پیچی در یک داروخانه شلوغ مرکز شهر، ولی باز هم چیزی کم بود. مطمئن بودم اینجا جای من نیست. بعد روانشناسی را انتخاب کردم و مدرک آن را نیز گرفتم ولی این هم کم بود.

با تشویق پدر و خواهرم که هر دو فرهنگی هستند در دومین آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم و وارد دنیایی شدم که هر ثانیه‌ش برام ناشناخته بود. آنجا فهمیدم که به مکان درست و خود درست نزدیک می‌شوم. از بچه‌ها حس خوبی می‌گرفتم و همین انرژی من را واداشت تا ادامه دهم.

هر روز همه‌ فکرهایم را پشت در کلاس می‌گذاشتم و با هر سلامی که می‌شنیدم به آن‌ها نزدیک‌تر می‌شدم. هر روز با هرلبخندی شارژ و با گرفتن دستان کوچکشون همراه می‌شدم. نوشتن هر کلمه‌ای من را به وجد می‌آورد و وقتی آن‌ها حرف‌هایم را می‌فهمیدند در چشمانشان نور را جستجو می‌کردم هر روز می‌جنگیدم تا از غفلت دورشان کنم، تا به آن‌ها بفهمانم دنیا خیلی بزرگ و خدا خیلی مهربان است.

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

به خودم آمدم و دیدم یک‌سال گذشته است و توانستم در اولین سال تدریسم ۲۷ دانش‌آموز کلاس اولی را آموزش بدهم، کاری که هنوز هم خیلی از همکاران با تجربه‌ام جرئت انجامش را ندارند. دیدم آنقدر از این وروجک‌ها درس‌ها گرفتم که دیگر آن آدم سابق نیستم. ظاهراً فقط من به دانش‌آموزانم درس می‌دادم؛ ولی در حقیقت در مسیری باهم پیش می‌رفتیم که هر ثانیه‌اش به یاد موندنی بود.

روز‌هایی که می‌بایست با مشکلات خانوادگی‌شان کنار بیایم، که قبول کنم همه چیز در خانه‌هایشان روی روال نیست، که گاهی مادر تنهایشان گذاشته و گاهی پدر به دام اعتیاد افتاده، باید غصه‌ کفش‌های پاره‌شان را می‌خوردم و گاهی باید از پریده بودن رنگشان گرسنگی‌شان را می‌فهمیدم، گاهی به‌جای مادر باید دست محبت به سرشان می‌کشیدم تا حداقل یک ساعت در کنار من فراموش کنند که فرزند طلاق هستند، یا حتی برای یکی از آن‌ها بند کفش می‌بستم. روز‌هایی که باید همه این مشکلات را گوشه‌ ذهنم انباشته می‌کردم و با هر روشی که از دستم برمی‌آید به آن‌ها بابا و آزاده را یاد می‌دادم، جایی که از کمترین وسایل کمک آموزشی خبری نبود.

روز‌هایی که بیشتر از اینکه به دانش‌آموزانم کمک کند، به من کمک کردند تا رسالتم را در زندگی یعنی ایستادن وسط نادانی‌ها و جنگیدن علیه تاریکی پیدا کنم. سخت بود، سخت‌تر از هر تغییر دیگری، اما نتیجه دلگرمم می‌کرد: روی کاغذ کوچکی نوشته بود خانم عزیزم دوستت دارم.

آنا: یک تعریف از تدریس اثزبخش و اثرگذار بفرمایید؟ شرایط و ویژگی های یک تدریس اثربخش به چه صورتی است و بفرمایید که شما در این خصوص برای ترغیب دانش آموزان به درس از چه روش‌ها و راهکارهایی استفاده می‌کنید؟

ضرورت برنامه‌ریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم

بیات: به نظر بنده تدریس اثربخش تدریسی است که با توجه به استعدادها، ظرفیت‌ها و تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان برنامه‌ریزی می‌شود و چند روز پیش از تدریس باید شرایط آموزش آن مفهوم در دانش‌آموزان از نظر روحی و ایجاد انتظار رویارویی با یک درس جدید و هم از نظر تامین پیش‌ نیاز‌های لازم ایجاد شود. به‌طور مثال اولین کلمه‌ای که دانش‌آموز فرا می‌گیرد «آب» است، پیش از آن حدود یک هفته با داستان، کاردستی، نقاشی‌های جذاب و ایفای نقش در کلاس زمینه‌ آموزش آن رو فراهم می‌کنیم، بعضی دانش‌آموزان لمسی هستند و با کاردستی درست کردن بهتر ارتباط برقرار می‌کنند، بعضی از آنها سمعی هستند و داستان گویی برای آنها مفید است، بعضی از آنها هم بصری هستند و با نقاشی‌های ساده جذب می‌شوند. به همین منظور برنامه‌ریزی یک طرح درس حداقل دو روز پیش از تدریس لازم به نظر می‌رسد.

باید ذهن دانش‌آموزان برای دریافت مفهوم آماده و ورزیده باشد

به مرور که تجربه کسب می‌کنیم و با گذشت یک یا دوماه از سال تحصیلی، حیات کلاس را خوب درک کرده و با توجه به حالات مختلف بچه‌ها می‌توان موضوعات مختلفی را برای تدریس انتخاب کرد. بهترین زمان برای تدریس هر مفهوم زمانی‌ست که ذهن دانش‌آموزان برای دریافت آن مفهوم آماده و ورزیده باشد.

آنا: همانطور که به تاثیرگذاری نقش معلم بر تربیت دانش‌آموزان آگاه هستید، بفرمایید راهکاری کاربردی برای یک تدریس اثربخش چیست؟

بهترین راه همراه شدن با دانش‌آموز و روحیات است

بیات: به منظور ترغیب دانش‌آموزان برای تدریس، بهترین راه همراه شدن با دانش‌آموز و روحیات وی است. اگر دانش‌آموز برای لحظه‌ای این احساس را داشته باشد که معلم و اهدافش از او جداست، ممکن نیست بتوان کلاس را حتی مدیریت کرد، چه برسد به آن که امور آموزشی و تربیتی محقق شود. همراه شدن با دانش‌آموزان از طریق مشارکت در تمرین‌ها و بازی‌هایشان و مشارکت دادن آنها در امور مدیریت کلاس میسر است. به‌عنوان مثال می‌توان افرادی را بنا به شناخت توانایی‌هایشان مسئول انضباط کلاس، مسئول بررسی تکالیف دانش‌آموزان یا مسئول مراقبت از اموال کلاس قرار داد. این امر علاوه به القای حس مفید و با ارزش بودن و افزایش اعتماد به نفس می‌تواند آنها را به انجام امور درسی علاقمند کند.

دانش‌آموزان انعطاف آموزگار را درک می‌کنند و خود را با آن هماهنگ می‌کنند. به‌طور مثال اگر روزی از کوتاهی آن‌ها در انجام تکالیف چشم‌پوشی کنید مانند یک دوست اشتباهات شما را در خلوت به شخص شما گوشزد خواهد کرد.

در منطقه‌ای که بنده تدریس می‌کنم بخصوص در دوره اول (پایه‌های اول دوم و سوم) به شوق آوردن دانش‌آموزان با هدیه‌هایی به کوچکیِ یک مداد مشکی خیلی رایج است. متاسفانه با دانش‌آموزانی روبرو هستیم که بعضا ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نیازهایشان طرد شده و کلاس و مدرسه را راهی برای ثابت کردن خودشان می‌دانند. دانش‌آموزانی که اگر پدرانشان در دام اعتیاد نباشند قطعاً صدها کیلومتر آنطرف‌تر در دورترین شهرها مشغول به کار هستند.

در این سال‌ها آموخته‌ام با هموار کردن اولین نیازهای کودکانم امنیت، دوست داشته شدن و مفید بودن است. به سادگی می‌توانم آن‌ها را در هر امری با خود همراه کنم. کودکان در سنین دبستان بیشترین تاثیر را از آموزگار خود می‌گیرند و با او همذات پنداری عمیقی دارند.

آنا:  توصیه و رهنمودی اگر به معلمان برای تدریس اثربخش دارید، بفرمایید؟

بیات: برای اینکه جایی در دل دانش‌آموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم می‌دانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافی‌ست مانند آنها باشید. با خصوصیات‌شان همراه شوید، درکشان کنید و برای ضعفهایشان تدبیری بیاندیشید. کافی‌ست کلاس را از روند قابل انتظار آنها خارج کنید.

برای اینکه جایی در دل دانش‌آموزانتان باز کنید و از آن راه هرطور لازم می‌دانید خمیر وجودشان را شکل دهید کافی‌ست مانند آنها باشید

امسال با توجه به اینکه در پایه اول خدمت می‌کنم تصمیم گرفتم هر روز با روحیات کلاسم پیش بروم. اولین لحظات دیدارمان را به احوالپرسی می‌گذارنیم. سپس کمی با هم حرکات نرمشی انجام می‌دهیم، فعالیتی که هم مشکل خواب‌آلودگی آنها را حل می‌کند و هم برای شروع درس نشاط کافی به آنها تزریق می‌کند. سپس به کمک چند دانش‌آموز که مسئول هستند تکالیف روز قبل را بررسی می‌کنیم و در صورت نیاز یکی از دانش‌آموزان بخشی از آن را روی تابلو نوشته و توضیح می‌دهد، این کار آنها را در مدیریت کلاس مشارکت می‌دهد و وقتی خودشان را بخشی از کلاس بدانند برای بهتر شدن آن قلباً تلاش خواهند کرد.

پس از آن (حدوداً ۱۰ دقیقه‌ی آخر زنگ اول) همه با یکدیگر لقمه‌های سالمی که از منزل همراه داریم را میل می‌کنیم. این کار برای دانش‌آموزانی که اول صبح میلی به خوردن صبحانه ندارند خیلی مفید است؛ مغزشان مواد مغزی لازم را دریافت می‌کند، صبحانه خوردن را تمرین می‌کنند و برای ورود به آموزش آماده می‌شوند. از طرفی با انتخاب لقمه‌های سالم برای صبحانه، آنها شانس بیشتری برای داشتن یک تغذیه سالم در آینده خواهند داشت.

باید توجه داشت که دانش‌آموزان در دوره اول ابتدایی در هر بار بیش از ۲۰ تا ۲۵ دقیقه نمی‌توانند بر موضوعی تمرکز کنند. لذا با مدیریت زمان و با تلطیف تدریس توسط شعر و بازی و ایفای نقش می‌توان تا حد زیادی این توجه را افزایش داد و عمق بخشید.

آنا: نکته پایانی و تکمیلی؟

از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم

بیات: در پایان از همه همکارانم در جای‌جای این میهن سرافراز تمنا می‌کنم از تاثیرشان بر لوح سفید کودکان‌ غافل نباشند. کودکان هر خصلت خوب و بدمان را فرامی‌گیرند، با هر فریادمان از ما دور می‌شوند و با هرلبخندی خود را در آغوش خدا حس می‌کنند. خود را تربیت کنیم و مراقب رفتار خود باشیم و خواهیم دید که آنها به بهترین شکل خود رفتار خواهند کرد.

آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر می‌شود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاری‌ست که برای تامین معیشت خانواده‌ش مجبور است دو شیفت کار کند

اگر امکان تدریس در مناطق محروم را دارید از آن چشم‌پوشی نکنید. در بعضی نقاط کشورم دانش‌آموزان مستعد و خلاقی منتظر حضور شما در کلاس هستند که از ساده‌ترین امکانات و حقشان در خانه و جامعه محرومند، که منتظر رسیدن یک پیامبر مهربانی برای قلب کوچکشان هستند. دانش‌آموزانی که شاید سالی یکبار به زحمت بتوانند کفش یا لباسی نو بر تن کنند، ولی هنگام تدریس یک گام از شما جلوترند و با جملاتی که ادا می‌کنند شما را شگفت زده می‌کنند. فرزندانی که اگر می‌شد برای هرکدامشان مادر و پدر شویم چه آینده‌های درخشانی که رقم نمی‌زدند!

از مسئولان کشورم به‌خصوص وزیر آموزش و پرورش تقاضا دارم دانش‌آموزان کشورم را بخصوص در مناطق محروم حمایت کنند. حتماً با کمترین هزینه‌ها ولی به شکل اصولی می‌توان بسیاری از آنها را از ورطه‌ اعتیاد و بزه دور کرد و به عنوان آخرین خواسته تقاضا دارم به معیشت جامعه‌ معلمان توجه دوباره شود. آموزگاری که با فراغ بال در کلاس حاضر می‌شود حتما تاثیرگذارتر از آموزگاری‌ست که برای تامین معیشت خانواده‌ش مجبور است دو شیفت کار کند. نمی‌توان از تاثیر روحیات و خلقیات آموزگار بر کلاس درسش غافل شد.

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جابه‌جایی یک میلیون و ۴۰۰ هزار تن کالا از مازندران
  • جعفری: تراکتور باید در جام حذفی قهرمان شود
  • ساز و کار خرید اموال متروکه از سازمان اموال تملیکی چیست؟
  • به پایان عمر سیاسی رژیم غاصب صهیونیستی نزدیک می‌شویم‌
  • آغاز فروش غیرحضوری نمایشگاه کتاب + آدرس سایت و جزئیات
  • بارسلونا فقط به یک بازیکن در خط حمله‌ خود اعتماد دارد
  • آیا با خوردن تخم‌مرغ لاغر می‌شویم؟
  • از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم
  • تحقق عدالت فرهنگی با فروش هم‌زمان حضوری و مجازی در نمایشگاه کتاب
  • نمایشگاه کتاب به مثابه پارک برای گشت‌وگذار نیست!